Adobe خود را معرفی کرد ابتکار عمل هوش مصنوعی Firefly در ماه گذشته، ابتدا مدلی را به نمایش گذاشت که بر روی تصاویر Adobe Stock خود آموزش دیده بود، و سپس دیروز از آنچه در ابتدا روی ویرایش ویدئو و صدا کار می کرد، رونمایی کرد. ویژگیها مانند افزودنیهای قدرتمند و افزایشدهنده کارایی به یک جریان کاری خلاقانه به نظر میرسند – اما همچنین به نظر میرسد که جایگزین بخش قابلتوجهی از کارهایی که در حال حاضر توسط انسانهای واقعی انجام میشود، شوند، حتی اگر آن کار دقیقاً تحسینهای عظیم یا به رسمیت شناختن همتایان را به دست نیاورد.
در اینجا آنچه Adobe در اطلاعیه خود به آن اشاره کرده است:
- بهبود متن به رنگ: طرحهای رنگی، زمان روز یا حتی فصلها را در ویدیوهای از قبل ضبطشده تغییر دهید، فوراً حال و هوا و تنظیمات را تغییر دهید تا لحن و احساس خاصی را القا کنید. با یک اعلان ساده مانند «به این صحنه احساس گرمی و جذابیت بدهید»، زمان بین تخیل و محصول نهایی میتواند ناپدید شود.
- موسیقی و جلوه های صوتی پیشرفته: سازندگان به راحتی می توانند صداها و موسیقی سفارشی بدون حق امتیاز تولید کنند تا احساس یا صحنه خاصی را برای آهنگ های موقت و نهایی منعکس کنند.
- فونت های خیره کننده، جلوه های متنی، گرافیک و لوگو: با چند کلمه ساده و در عرض چند دقیقه، سازندگان می توانند زیرنویس، آرم و کارت عنوان و انیمیشن های متنی سفارشی تولید کنند.
- اسکریپت قدرتمند و قابلیت های B-roll: سازندگان میتوانند با استفاده از تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی از اسکریپت به متن برای ایجاد خودکار استوریبردها و پیشنمایشها، و همچنین توصیه کلیپهای b-roll برای برشهای خشن یا نهایی، گردشهای کاری پیشتولید، تولید و پس از تولید را بهطور چشمگیری تسریع کنند.
- دستیاران خلاق و کمک خلبانان: با “روشهای” شخصی سازی شده مبتنی بر هوش مصنوعی، کاربران میتوانند مهارتهای جدید را به دست آورند و فرآیندها را از دید اولیه تا ایجاد و ویرایش سرعت بخشند.
چیزی که شاید در مورد بهروزرسانیهایی مانند این از شرکتهایی که اساساً کل جریان کار خلاقانه حرفهای را در اختیار دارند شگفتآورترین چیز باشد، روش معمولی است که ویژگیهای خودکار آینده را توصیف میکند که در حال حاضر هزاران ساعت کار دستمزدی را توسط افراد با درآمد کسب میکنند. برای روشن بودن، من پیشرفت فناوری را در اینجا نکوهش نمیکنم: برعکس، من عمدتاً سرعت سریع نوآوری در زمینه هوش مصنوعی مولد را با هیبت و شگفتی تماشا میکنم.
اما هم میتوانید چیزی را جشن بگیرید و هم نگران تأثیرات منفی آن باشید، و در واقع، همه افراد درگیر باید همزمان هر دوی این چیزها را در ذهن خود نگه دارند.
همانطور که از عنوان نشان می دهد، آنچه در این نقاط گلوله ارائه شده توسط Adobe بیشتر در خطر انقراض آینده است، عملاً وسط چاق منحنی زنگ کار ویرایش چند رسانه ای است. کار درجه بندی رنگ برای دستیابی به ظاهر دلخواه مطمئناً باعث می شود “زمان بین تخیل و محصول نهایی کاملاً ناپدید شود”، اما این زمان برای احتمالاً بیش از ده ها هزار متخصص خلاق ناراحت کننده نیست – بلکه گوشت ساعات کار و قابل پرداخت آنها به همین ترتیب برای آهنگسازی و ضبط موسیقی عمومی برای استفاده در پروژههای کمهزینه. ساخت حروف و عناوین برای هر چیزی که یک فیلم پرفروش هالیوود نیست. استوریبرد و سرپرستی/نگهداری از کتابخانههای فیلم b-roll.
همان استدلالهای متقابل در اینجا نیز اعمال میشود که معمولاً در بحثهای نوآوری در مقابل مشاغل فعلی جابهجا شده اعمال میشوند: همه اینها فقط زمانی را که قبلاً به مشغله اختصاص داده شده بود آزاد میکند تا به متخصصان اجازه دهد روی کار خلاقانه «واقعی» تمرکز کنند. بهعلاوه، آنها فقط کارهای پایینتر و متوسط را در زمینههایی که در آن اعمال میکنند حساب میکنند و چیزهای واقعا عالی را به متخصصان انسانی واگذار میکنند.
اینها استدلال های خوبی هستند و تا حدی درست هستند، اما برخی از واقعیت های اساسی را نادیده می گیرند. اولین مورد این است که مردم به گونهای ساخته نشدهاند که همیشه کار «با ارزش» انجام دهند – انجام کارهای پرمشغله به ریتم طبیعی بهرهوری کمک میکند، اما این کار را به روشی سالم انجام میدهد.
دوم این که اکثر مردم بنا به تعریف زندگی خود را متوسط می کنند. حتی اگر تمام آنچه که هوش مصنوعی می تواند به دست آورد، نتایج «کارگر» باشد، این اکثریت عظیم کار انجام شده در صنایع خلاق است. اکثر ویراستاران و رنگنویسان Blade Runner 2049 را تولید نمیکنند. آنها در حال ساخت تبلیغات شامپو یا فیلم های آموزشی HR هستند.
احساس میکنم که لازم است تکرار کنم که من برای توقف توسعه این نوع ویژگیها بحث نمیکنم، و در واقع از دیدن پیشرفت آنها و امتحان کردن آنها برای خودم هیجانزده هستم. با این حال، من از بحث و بررسی بیشتر در مورد اینکه ظهور این نوع فناوری ها برای تغییر نیروی کار چه معنایی دارد، دفاع می کنم.
انقلابهای بزرگ در نحوه کار مردم اتفاق میافتد و بدیهی است که جامعه هر بار به جلو حرکت میکند. اما این اشتباه است که فکر کنیم این چیزها به صورت منفعلانه و ثابت رخ می دهند. حصول اطمینان از اینکه آنها با کمترین تأثیر منفی روی افراد درگیر اتفاق میافتند، نیاز به تفکر، قصد و برنامهریزی دقیق دارد – همه اینها باید درست در کنار نوآوری و تکرار توسط همان افرادی که آن کار را انجام میدهند، وارد فرآیند شوند.