آیا حضرت یوسف(ع) به دلیل بیاحترامی به پدرش، کسی از نسل او پیامبر نشد؟

داستان حضرت یوسف در قرآن به رغم زیباییها و جاذبههایی که دارد، گاه حیاتی سؤالات و ابهامهایی ملازم می باشد که تا به هم اکنون پاسخ قطعی به آن‌ها دیتا نشده است. زمانی یوسف (ع) طفل بود، کلیه برادران او نشستند و تصمیم گرفتند كه مهم یوسف (ع) چه حسابی كنند كه به او حسادت می ورزند. هرچند عزیز مصر، به بیگناهی یوسف (علیهالسلام) با خبر بود، ولی جامعه مصر ـ از پاراگراف شاه و پیکی که به زندان نبی بود ـ گمان میکردند که او به عزیز کارشکنی کرده می باشد و همین درخواست یوسف (علیهالسلام) نه به جهت دوراندیشی عزیز، بلکه برای دور اندیشی جامعه مصر بود و ذکر اسم عزیز صرفا بهانهای برای طرح این مورد قضیه بود. زلیخا زن عزیز مصر او را خیلی دوست داشت و عاشق زیبایی یوسف شد، از آنجا که زلیخا و عزیز مصر فرزندی نداشتند یوسف را به فرزندی قبول کردند. به این ترتیب خود را به زیبایی آراست و دارای حرکت های عاشقانه و عشوه در خلوتگاه قصر خواست یوسف را به طرف خود بکشد و حیاتی او ارتباط برقرار کند اما یوسف از همین فعالیت امتناع کرد و این کار را دسیسه به عزیز مصر دانست و از این عمل امتناع کرد. از خصوصیت های یوسف (ع) این بود که پدرش یعقوب (ع) او را دوچندان دوست داشت و او را از هر چیز بد حفظ کرد. البته یوسف جز به معشوق حقیقی و آفریدگار کریم و مهربان دل نبسته بود و کل نعمتهای خود را از او می دانست و به همین واقعیت واقف بود که هر دسته انحراف و گناهی که از آدمی سر می زند، ظلم و ستمی است که انسان به نفس خویش کرده و محرومیتی میباشد از رستگاری و هدایت حق تبارک که به دست خود آماده ساخته است. دوچندان عصبانی شد وقتی که یوسف برای فرار به سمت درهای قصر رفت کل درهای بسته خویش به خویش گشوده شدند ولی زمانی که در اخیر را خواست باز کند زلیخا از پشت لباس او گرفت و زمانی که در باز شد لباس یوسف از پشت پاره فروش بیمه زندگی یوسف اسدی شد. همین آیه نیز حاکی از معبود محوری حضرت یوسف(ع)است که نشان می دهد که ایشان منشأ کل نیکیها را از جانب معبود می داند و به غیر او نعمتی را نسبت نمیدهد. جبرئیل گفت: این نور نبوت میباشد که از صلب تو بیرون شد، به خاطر آن که لحظهای پیش پدر تواضع نکردی و در برابر او پیاده نشدی. گفتند: آیا راستى تو یوسفى؟ گفت: من یوسفم و این برادر من هست خداوند بر ما منت نهاد، آرى کسى که تقوا پیشه نماید و صبر کند معبود اجر نیکوکاران را ضایع نمى سازد.