فیس بوک از اینجا به کجا می رود؟ – TechCrunch

بیایید واقعاً نسبت به فیس بوک سخاوتمند باشیم و فرض کنیم که 50 درصد از آنچه فرانسیس هاگن قبل از کنگره به آن شهادت داد به نوعی اشتباه تصور شد.

صرف نظر از این موضوع ، فیس بوک در مورد آنها بحث می کند (مانند همیشه) ، همه چیز را انکار می کند (مانند همیشه) و ادعا می کند که هیچ کس واقعاً آنها را درک نمی کند (مانند همیشه). هر کس با شک و تردید شدید به هر آنچه می گوید نگاه می کند و هیچ چیز تغییر نمی کند.

شاید فیس بوک اهمیتی ندهد. شاید احتمال لغو حفاظت از مسئولیت آنها در بخش 230 قانون نجابت ارتباطات ، تهدید به پیگرد قانونی ضد تراست ، اجرای چارچوب حریم خصوصی ایالات متحده مشابه آنچه در اروپا وجود دارد و ناتوانی در مجوز واشنگتن به Libra (دیجیتال فیس بوک) سیستم پرداخت) همه مهم نیستند.

فیس بوک غنی و قدرتمند است. آنها ممکن است فکر کنند که می توانند با هر چیزی که سر راهشان قرار می گیرد کنار بیایند. اما دولت ایالات متحده و رسانه ها در مجموع بسیار قدرتمندتر هستند. و به همین دلیل است که فیس بوک باید استراتژی خود را در مورد هر چیزی که مربوط به سیاست ، مقررات و رسانه است تغییر دهد.

در حالی که وکلا و لابیگران فیس بوک به دنبال مرحله بعدی یک رویارویی حماسی و پرهزینه هستند ، در عوض باید راهی جایگزین برای فروتنی ، درون نگری و شفافیت را به عنوان بهترین و تنها استراتژی خود برای حفظ رشد ترسیم کنند.

این چگونه به نظر میرسد؟ خوب ، با عذرخواهی شروع می شود.

باورنکردنی است که فردی به اندازه مارک زاکربرگ بتواند در بیان سوءتفاهم واقعی در مواقع ضروری بسیار مشکل داشته باشد. هر اشتباهی مدیر عامل را ملزم نمی کند که خودش را روی ذغال سنگ بکشد. اما همین الان؟ او باید وضعیت خود را تغییر دهد و مسئولیت را بپذیرد و سپس تغییر واقعی را اعمال کند.

به عنوان مثال ، از شهادت هاوگن در مورد یک مطالعه داخلی استفاده کنید که نشان می دهد اینستاگرام بر سلامت روانی دختران نوجوان تأثیر منفی می گذارد.

این مشکل فیس بوک است دارد مالک شدن آنها باید می خواهم مالک آن زیرا حتی اگر دولت فدرال بعید باشد که وارد اینستاگرام شود و سانسور کند ، والدین احتمالاً این کار را انجام می دهند. به همان اندازه که من و همسرم سعی می کنیم اجازه دهیم دختر نوجوان ما تصمیمات خود را بگیرد ، هرچه اطلاعات بیشتری در مورد اینستاگرام داشته باشیم ، بیشتر متقاعد می شویم که تأثیرات منفی آن بسیار بیشتر از هر هدف مفیدی است که در زندگی او انجام می دهد. و ما تنها نیستیم به زودی می توانیم اکثریت باشیم.

دوم ، زمان آن فرا رسیده است که فیس بوک در مورد مدل تجاری اصلی خود بسیار ساده تر عمل کند. مصرف کنندگان احمق نیستند. ما می دانیم که چیزی را بیهوده دریافت نمی کنیم. بنابراین فیس بوک به جای این که وانمود کند از داده های افراد به هر طریق ممکن درآمدزایی نمی کند ، باید در این مورد صادق باشد.

“اگر می خواهید از فیس بوک/اینستاگرام/واتساپ به صورت رایگان استفاده کنید ، ما بر اساس داده های شما تبلیغات می فروشیم.” و سپس به مردم گزینه دیگری بدهید: “اگر می خواهید اطلاعات شما محافظت شود ، باید ماهانه هزینه ای را به پلت فرم بپردازید تا درآمد از دست رفته را جبران کند.” مردم ممکن است در ابتدا این را دوست نداشته باشند ، اما آنها آن را درک می کنند و قدردانی خواهند کرد که مانند بزرگسالان با آنها رفتار شود.

سوم ، فیس بوک باید حقیقت را در مورد تعدیل محتوا بپذیرد: “ما فکر می کردیم که از همه چیز بهتر از دیگران می دانیم. ما زمانی وارد عمل شدیم که باید صادقانه شیوه ها و سیاست های خود را بررسی و تغییر می دادیم. ما واقعاً متأسفیم برای آن. ما آماده تغییر هستیم. “

برخی از این موارد ممکن است به معنای تقسیم مسئولیت های نظارتی با اشخاص ثالث مانند نهادهای نظارتی و دانشگاهیان باشد. احتمالاً به معنای حذف برخی از محتواهایی است که باعث ایجاد کلیک و درآمد تبلیغاتی می شود. حتی ممکن است به معنای حذف برخی از مدیران ارشد مسئول اجرای سختگیرانه استراتژی انکار واقعیت در 10 سال گذشته باشد. البته این ضرر خواهد داشت. آنها هنوز باید این کار را انجام دهند.

سرانجام ، اگر فیس بوک قصد دارد درمورد موضوعاتی مانند محدودیت های حریم خصوصی ، استانداردهای جدید ضد انحصاری یا لغو بخش 230 به قوانین فدرال بپردازد ، باید تلاش کند تا از همه بیشتر استفاده کند و از همه بیشتر هزینه کند.

در عوض ، فیس بوک باید با منتقدان خود – در هر دو طرف و در هر دو اتاق کنگره – همکاری کند تا در راه حلی کار کند که ایده آل های چهارچوب حریم خصوصی موجود مانند GDPR اروپا و CCPA کالیفرنیا را در بر گیرد و به رسمیت شناخته شود که از هر چیزی که در بستر شما گفته می شود مصونیت کامل دارد. باید تغییر کند بخشی از تغییرات باشید ، نه مانعی برای آن.

اینجا چین نیست دولت ما روزی فیس بوک یا اینستاگرام را غیرقانونی نخواهد کرد. اما این بدان معنا نیست که فیس بوک تحت قوانین ، مقررات ، استانداردها و هنجارهای اجتماعی جدید قرار نخواهد گرفت.

فیس بوک رسانه ها را بیگانه کرده است. آنها مترقیان را از دست داده اند. آنها محافظه کاران را از دست داده اند. آنها مرکز را عصبانی کرده اند. و حتی اگر درآمد به رشد خود ادامه دهد ، آنها اعتماد و اعتماد عمومی را نیز از دست داده اند.

ممکن است مدیران نگران باشند که وقتی چرخ فلای قانونگذار شروع به چرخیدن می کند ، دیگر متوقف نمی شود. اما ما خیلی فراتر از آن نقطه هستیم اگر فیس بوک اظهار پشیمانی ، پاسخگویی و گشودگی برای تغییر را آغاز نکند ، در معرض خطر از دست دادن هر چیز دیگری که ساخته است نیز قرار دارد.